مقدمه‌اي بر کتاب القراءات سياري (محمدعلي اميرمعزّي و اتان کلبرگ, 2005)

 

محمد علي اميرمعزي و اتان کُلبِرگ, <وحي و تحريف وحي: مقدمه‌اي بر کتاب القراءات سياري>, در مجله‌ي آسيايي (پاريس), سال 293, ش 2, (2005), ص 663ـ722.

 

Mohammad Ali Amir-Moezzi & Etan Kohlberg, “Révélation et falsification: introduction à l’édition du Kitāb al-Qirāāt d’al-Sayyārī”, .Journal Asiatique, 293 ii (2005), pp. 663-722

 

Journal Asiatique

 

کتاب القراءات از احمد بن محمد بن سيّار (ابوعبدالله الکاتب البصري), معروف به سيّاري (نجاشي, کتاب الرجال, ص 80) از قديم‌ترين آثار شيعي در زمينه‌ي تفسير و علوم قرآني است. شيخ طوسي اين اثر وي را کتاب القراءة (فهرست, ص 66) مي‌نامد. تقريباً تمام رجاليان شيعه در تضعيف احمد بن محمد سياري ــ که از اصحاب امام هادي (ع) و امام حسن عسکري (ع) به‌شمار مي‌آيد ــ متفق‌القول‌اند. از تاريخ ولادت و وفات او به درستي اطلاعي در دست نيست. تنها ابن‌حجر (لسان الميزان, ج 1, ص 252) وفات وي را در اواخر قرن سوم هجري دانسته است. اين تاريخ کمي نادرست مي‌نمايد. زيرا اولاً محمد بن حسن صفار قمي (متوفاي 290 ق) در بصائر الدرجات و احمد بن محمد بن خالد برقي (متوفاي 274 ق) در المحاسن گاه بدون واسطه از او نقل مي‌کنند. ثانياً بنا به نقل طوسي (اختيار معرفة الرجال, ج 2, ص 865), وقتي در نامه‌اي از امام جواد عليه‌السلام (195ـ220) راجع به سياري پرسيده مي‌شود, ايشان مي‌فرمايند <او در جايگاهي که براي خود ادعا مي‌کند قرار ندارد؛ به او چيزي نپردازيد.> اين نقل چنانچه صحيح باشد, نشان مي‌دهد که سياري در زمان وفات امام جواد (ع) به سال 220 هجري بايست در سني بالا (دست کم 30 ساله) باشد تا بتواند با ادعاي مرتبه‌اي قابل قبول در دانش, مرجع دريافت وجوهات از مردم باشد (من شخصاً در صحت انتساب اين نامه به امام جواد (ع) اندکي ترديد دارم. هيچ‌يک از رجاليان اماميه از هم‌عصري وي با امام جواد (ع) سخن نگفته, اما غالباً بر مصاحبت او با امام هادي (ع) و امام عسکري (ع) تصريح کرده‌اند).

 

طوسي (فهرست, ص 66) و نجاشي (کتاب الرجال, ص 80) به‌جز اين, اثر ديگري با عنوان ثواب القرآن را نيز به وي نسبت مي‌دهند. کتاب القراءات را گاه برخي با نام التنزيل و التحريف هم خوانده‌اند؛ از جمله حسن بن السليمان حلي در مختصر بصائر الدرجات, ص 204 (نيز نک. آقابزرگ طهراني, الذريعة, ج 17, ص 51). کتاب القراءات بنا به نقل آقابزرگ طهراني (الذريعة, ج 17, ص 51), در دست بسياري از عالمان شيعه بوده و برخي از ايشان به رغم تضعيف وي, از او بسيار نقل کرده و گاه بر آنها اعتماد کامل داشته‌اند. از جمله کليني در الکافي, ابن‌ادريس در مستطرفات السرائر, و محمد بن عباس بن ماهيار در تفسيرش (با عنوانِ ما نزل من القرآن في أهل البيت). (ذکر اين نکته لازم است که هيچ‌يک از نقل‌هاي کليني در کتاب کافي و ابن‌ادريس در کتاب السرائر از روايات سيّاري به حوزه‌ي تفسير و قرائات قرآن مربوط نيست). چنانکه در بالا گذشت, محمد بن حسن صفار قمي (متوفاي 290 ق) در بصائر الدرجات و احمد بن محمد بن خالد برقي (متوفاي 274 ق) در المحاسن نيز باواسطه و گاه بي‌واسطه از او نقل کرده‌اند. آقابزرگ (همانجا) از ديگر محدثان و اصحاب ائمه چون حميري [عبدالله بن جعفر م. بعد از 297] و ابوعلي أشعري [احمد بن ادريس قمي م. 306] و موسي بن الحسن أشعري و حسين بن محمد بن عامر نيز در شمار کساني نام مي‌برد که از او نقل روايت کرده‌اند. در سده‌هاي اخير نيز حاجي نوري در مستدرک الوسائل و مؤلفِ حاشية المدارک منقولات فراواني از آن آورده‌اند.

 

محتواي منقولاتي که از کتاب القراءات سياري, در لابلاي آثار ديگر عالمان شيعه به دست ما رسيده است نشان مي‌دهد اين اثر را نبايد در موضوع قرائات قرآن به معناي اصطلاحي آن دانست. اغلب اين روايات, توضيحاتي تفسيري درباب آيات قرآن, و مسائل مرتبط با جايگاه ائمه عليهم السلام است. البته گاه در لابلاي اين روايات, مواردي يافت مي‌شود که در آن نحوه‌ي خاصي از قرائت آيه به‌جاي شيوه‌ي رايج آن توصيه شده است. بنابراين, مناسب‌تر مي‌نمايد اين کتاب را بيشتر اثري تفسيري بدانيم.

 

Amir Moezza

 

در سال‌هاي اخير, محمدعلي اميرمعزي و اِتان کُلبِرگ کوشيده‌اند اين کتاب را بر اساس چند نسخه‌ي خطي تصحيح, و در انتشارات بريل منتشر کنند؛ اما به نظر مي‌رسد کتاب هنوز آماده‌ي انتشار نيست. مقاله‌اي که در پايان سال 2005 ميلادي در مجله‌ي آسيايي چاپ شده, درواقع مقدمه‌اي است که اين دو مصحح به زبان فرانسوي بر متنِ کتاب نگاشته‌اند. بخش اعظم اين مقدمه‌ي 60 صفحه‌اي را گزارشي از پژوهش‌هاي غربيان راجع به تاريخ تدوين قرآن, اختلاف روايات اسلامي در ارائه‌ي گزارشي دقيق راجع به اين موضوع, ديدگاه شيعيان نخست در عصر ائمه راجع به قرآن و جامعيت آن, و روايات تحريف قرآن در متون روايي کهن شيعه به خود اختصاص داده است. در بخش چهارم مقاله, امير معزي و کُلبِرگ به تفصيل به معرفي سياري و حيات وي مي‌پردازند و در بخش پنجم, ساختار و محتواي کتاب القراءاتِ سياري را تجزيه و تحليل مي‌کنند.