معناشناسيِ شناختي ترجمه‌ي مجاز (متانومي) در قرآن کريم

معناشناسيِ شناختي ترجمه‌ي مجاز (متانومي) در قرآن کريم

 

Mohammed Nihad Ahmed & Mohammed Abdullah Al-Mallah, A Cognitive Semantics of Translating Metonyms in the Glorious Qur'ân: An approach of studying translation as a cognitive semantic phenomenon, Saarbrücken (Germany): LAP Lambert Academic Publishing, 2011. 328pp. ISBN: 978-3-8454-7936-1.

معناشناسيِ شناختي ترجمه‌ي مجاز (متانومي) در قرآن کريم: پژوهشي در ترجمه به مثابه‌ي معناشناسي شناختي، نوشته‌ي محمد نهاد احمد و محمد عبدالله الملاح، زاربروکن (آلمان): انتشارات لامبرت، 2011. 328ص. شابک: 9783845479361.

 

کتاب حاضر درصدد بيان اين نکته است که ترجمه بيشتر از آنکه فرايندي زباني و زبان‌شناختي باشد، عملي شهودي و شناختي است. مؤلفان کتاب براي تبيين ديدگاه خود، بحث اصلي را بر موضوع "همنشيني و دگرنامي" يا متانومي (Metonymy) متمرکز کرده‌اند که مي‌توان آن را تقريباً معادل موضوع مجاز در ميان اصطلاحات شناخته شده‌ي ادبيات اسلامي دانست. واژه‌ي متانومي (μετωνυμία) يوناني و به معناي تغيير اسم است. اين امر در اصطلاح نوعي کنايه گويي، و صورتي از سخن است که بر اساس رابطه‌ي جفت شدگي ميان واژه‌هاي مجازي و حقيقي ساخته مي‌شود. في‌المثل جمله‌ي <او با عرق جبين، خرج خود را در مي‌آورد>، يعني <او با کاري که باعث عرق کردن جبينش مي‌شود، خرج زندگي خودش را در مي‌آورد>؛ در اينجا رابطه‌ي همنشيني وجود دارد. همچنين اگر بجاي نام بردن مستقيم از يک موجود، از چيزي که يادآور آن باشد نام ببريم، از آرايه‌ي دگرنامي استفاده کرده‌ايم. مثل اينکه به‌جاي مجلس شوراي اسلامي در ايران بگوييم بهارستان، يا به جاي پارلمان انگلستان بگوييم وستمينيستر (Westminster) يا به‌جاي سينماي آمريکا بگوييم هاليوود. در اين هر سه مثال، به جاي بيان مفهومي خاص، مکان فيزيکي مشخصي را به‌کار برده‌ايم که به آن مفهوم مرتبط است.

مؤلفان کتاب متانومي را مهم‌ترين پديده‌ي معناشناسي شناختي مي‌دانند. مترجمان در اين موارد ناگزيرند کوشش فراوان به‌خرج دهند تا نزديک‌ترين معادل متانومي را در زبان مقصد بيابند و در ترجمه‌ي خود به‌کار گيرند. نمونه‌هاي زيادي از آيات قرآن و تلاش مترجمان مختلف براي ترجمه‌ي آن آيات در کتاب حاضر به اين منظور ذکر شده است. از مهم‌ترين نتايج مؤلفان در اين اثر آن است که در بسياري موارد، شايسته است که مترجم در فرايند شهودي خود، متانومي کاملاً جديدي از حيث ساختار و واژگان در زبان مقصد بازسازي کند. نتيجه آنکه مترجم و متانومي در فرايندي شهودي، رابطه‌اي متقابل و تنگاتنگ دارند تا بتوان فرايند برگردان متن را با موفقيت بيشتر طي کرد.

 

 

قرآن تولدو: نسخه‌ي خطي 235 موجود در کتابخانه‌ي کاستيا لامانچا (اسپانيا)

قرآن تولدو: نسخه‌ي خطي 235 موجود در کتابخانه‌ي کاستيا لامانچا (اسپانيا)

 

قرآنِ تولدو: تصحيح متن و بررسي نسخه‌ي خطي 235 موجود در کتابخانه‌ي کاستيا لامانچا (اسپانيا)، ويراسته‌ي کونسوئلو لوپِزـ مورياس، خيخِن (اسپانيا): انتشارات تره‌آ، 2011. 608ص. شابک: 9788497045759.

 

 

در بهار سال 1606 ميلادي، يکي از مسلمانان شمال آفريقا (احتمالا در شهر ويافليخه در ايالت اراگون اسپانيا) نسخه‌اي قرآني را از اهالي اونرادا براي استنساخ قرض گرفت. اين نسخه دوزبانه بود: متن قرآن همراه با ترجمه‌اش به زبان الخاميدو. اين زبان را مسلمانان اندلس وضع کرده بودند و در آن با خط و حروف عربي، زبان‌هاي رومي‌تبار يا لاتين (Romance languages) از جمله اسپانيولي را حرف‌نگاري مي‌کردند. ريشه‌ي اصطلاح الخاميدو يا الجاميدو به "العجمية" بازمي‌گردد. عرب‌هاي مسلمان در اندلس اين واژه را بر عموم زبان‌هاي غيرعربي رايج در اندلس اطلاق مي‌کردند و تقريباً اغلب اين زبان‌ها را با خط عربي مي‌نوشتند که امروزه براي مردم آن مناطق به‌کلي نامفهوم است. صدها اثر کهن ديني و ادبي از دوران حضور مسلمانان در اندلس به اين خط و زبان پديد آمده و نسخه‌هاي آن در اسپانياي کنوني موجود است.

باري، آن مستنسخ مسلمان در هنگام کتابت متن قرآن، خط عربي را از ترجمه زُدود و با اين کار، ترجمه‌اي از قرآن به زبان و خط اسپانيولي آفريد که تنها نسخه‌ي کامل ترجمه‌ي اسپانيولي قرآن از دوران حضور مسلمانان در اندلس به شمار مي‌رود. اين نسخه‌ي بسيار ارزشمند را اکنون خانم کونسوئلو لوپِزـ‌ مورياس، استاد دانشگاه اينديانا (آمريکا) و متخصص در نسخه‌شناسي قرآن‌هاي کهن اسپانيا پس از سال‌ها تحقيق، در شهر خيخن اسپانيا منتشر ساخته است. نسخه‌ي خطي کتاب به شماره‌ي 235 در کتابخانه‌ي کاستيا لامانچا در شهر تولدو در اسپانيا نگهداري مي‌شود.

 

ادامه نوشته

مقدمه‌اي بر کتاب زبان قرآن، تفسير قرآن (تهران، هرمس، 1391)

 

 

مقدمه‌اي بر کتاب زبان قرآن، تفسير قرآن

 

زبان قرآن، تفسير قرآن: مجموعه مقالات قرآن‌پژوهي غربيان، ترجمه و تأليف مرتضي کريمي‌نيا، تهران: انتشارات هرمس، 1391. 425 صفحه.

 

متن حاضر مقدمه‌ي کتاب تازه‌اي است که پس از مدت‌ها از سوي انتشارات هرمس در آغاز سال جديد انتشار يافته است.

دنياي جديد با سرعتي شگفت ما را با دستاوردهاي جديد آشنا مي‏کند. اکنون که ما مسلمانان نمي‌خواهيم در جزيره‏اي دوردست و برکنار از تحولات جهاني زندگي کنيم، آشنايي با تمامي دستاوردهاي علمي دنياي جديد از هر نوع و روشي براي عالمان و محققان ما ضروري‏تر مي‏نمايد. مجموعه مقالاتِ زبان قرآن، تفسير قرآن گامي است بسيار کوچک و آغازين براي آشنايي خواننده‏ي فارسي زبان با برخي پرسش‏ها، پيش‏فرض‏ها و رويکردهاي متفاوت يا مشابه در حوزه‏ي مطالعات قرآني که عموماً "در جانب غربي" توليد شده‏اند.

مطالعات قرآني در غرب مانند هر پديدهي ديگر علمي و انساني در جهان ما، طي سدهها و دهههاي گذشته تطور و تحول بسيار داشته است. نخستين تلاشهاي غربيان در اسلامشناسي صورتي بس غيرآکادميک داشت، نگاه ايدئولوژيک کليسايي از قرون وسطا بر آن غلبه داشت، و اغلب به قصد تشويه و بدنمايي يا دفاع از آموزههاي مسيحي در برابر گسترش اسلام در مرزهاي بالکان يا اندلس انجام مي‌يافت. از آن روزگار تا امروز که دانشگاه‌هاي غربي در حوزه‌ي مطالعات آکادميک و روشمند اسلامي تحولات بسيار را پشت سر نهاده‌اند، مطالعات قرآني صورت‌ها و محصول‌هاي متنوعي در غرب به‌خود ديده است، به‌گونه‌اي که وقتي خود به پشت سر مي‌نگرد، دوران طفوليتش را به ياد نمي‌آورد. هم از اين روست که با وجود تنوع روش‌ها و نظريه‌پردازي‌هاي علمي در اين حوزه، جدي‌ترين منتقدان اسلام‌شناسي و قرآن‌پژوهي غربي، همواره از ميان خود ايشان يا مسلماناني برخاسته‌اند که در غرب تحصيل کرده‌اند.

ادامه نوشته