قرآن و اسلام پژوهان غربي: گفتگو با روزنامهي اطلاعات (بخش نخست)
قرآن و اسلام پژوهان غربي:
گفتگو با روزنامهي اطلاعات
بخش اول
يکشنبه 16 فروردين 1388، 9 ربيع الثاني1430، 5 آوريل 2009،شماره 24434
گفتگوکننده: زينب واعظ محرابيhttp://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2009\04\04-05\12-35-05.htm&storytitle=%DE%D1%C2%E4%20%E6%20%C7%D3%E1%C7%E3%20%81%8E%E6%E5%C7%E4%20%DB%D1%C8%ED
اشاره:
قرآن كريم تنها كتاب تحريف نشده آسماني و مهمترين و اساسيترين متن و منبع معارف
نزد مسلمانان است و به همين دليل سنگ بنيادين تمدن وفرهنگ اسلامي و سرچشمه اصليانديشه
يك چهارم جمعيت جهان است كه عمدتاً درشرق زندگي ميكنند. بالطبع اولين گام لازم
برايآشنايي غربيان با انديشههاي مسلمين وتمدن شرق، آگاهي از محتواي اين كتاب
آسماني است. قرنهاست كه بسياري ازشرق شناسان و اسلام پژوهان غربي بهترجمه قرآن
و پژوهش درباره آن پرداخته ونظريههاي گوناگوني ابراز داشته وهزاران كتاب ومقاله
منتشركردهاند. ازاين رو، گفتگويي با آقاي مرتضي كريمي نيا، درخصوص مطالعات قرآني
اسلام پژوهان غربي انجام دادهايم كه در پي ميآيد.
سوال اول من درباره نگاه خاورشناسان به قرآن است.
ما يك خاورشناس واحد نداريم، بنابراين يك نگاه هم نداريم، دريك دوره زماني هم نايستادهايم.
اولا آن دسته ازمحققان غربي كه به مطالعات قرآني پرداختهاند، افراد متعدد
وازفرهنگهاي مختلف بودهاند وثانيا دردورههاي مختلفي زندگي كردهاند و مطالعات،
پيش زمينه، فضاي زندگي، داوريها، علوم ودانشها، تجربه، و زمانه زندگيشان
متفاوت بوده است، بنابراين دستاوردهايشان هم متفاوت است.
اما به طوركلي ميتوان گفت نگاه خاورشناسان به قرآن تغيير كرده است؛ به اين معنا
كه در روزگاري (قرون وسطي) نخستين كساني كه به مطالعات قرآني روي آوردند، گروهي
ازعالمان مسيحي بودند كه صرفاً به قصد جلوگيري ازنفوذ اسلام، به شناخت قرآن
پرداختند.