فرهنگ‌نگاري واژگان قرآني در زبان انگليسي:

با نگاهي به اثر جديد عبدالحليم و بدوي

بخش نخست

 

مرتضي کريمي‌نيا

***

انتشار يافته در ترجمان وحي، سال 13، ش 26، پاييز و زمستان 1388

نگارش فرهنگ واژگان قرآني در بسياري از زبان‌هاي اسلامي و غير اسلامي سابقه‌اي طولاني دارد، و البته قديم‌ترين اين فرهنگ‌ها طبيعتاً در زبان عربي نوشته شده‌اند. از نخستين کتاب‌هاي با عنوان غريب القرآن، معاني القرآن، مشکل القرآن و مانند آن (در دو قرن دوم و سوم) و نيز تلاش‌هاي لغويان در فرهنگ‌هاي زبان عربي (چون خليل، ازهري، و ابن‌دريد) که بگذريم، معروف‌ترين و جامع‌ترين فرهنگ تخصصي واژگان قرآن در سراسر قرون ميانه، المفردات يا مفردات الفاظ القرآن تأليف راغب اصفهاني (م 502 ق) است که به واژگان قرآني بر حسب ترتيب الفبايي و ريشه‌ي کلمات پرداخته، در زير هر مدخل ثلاثي يا رباعي تمام اشتقاقات قرآني آن واژه را ذکر کرده و به شرح و بيان معناي آن‌ها پرداخته است. علاوه بر نمونه‌هاي فراوان و متنوع ديگر در زبان عربي، اين کار در برخي زبان‌هاي اسلامي ديگر چون فارسي، ترکي و اردو نيز عيناً صورت پذيرفته است و ما اکنون دهها کتاب با عنوان "فرهنگ واژگان قرآني" در اين زبان‌ها در اختيار داريم.

به رغم آشنايي اروپاييان با قرآن و اقدام به ترجمه‌ي آن در قرون ميانه، تدوين فرهنگ تخصصي واژگان قرآن در زبان‌هاي اروپايي بسيار دير آغاز شد. تلاش‌هاي کساني چون فريدريش ديتريشي (1821ـ 1903) در آلمان و کارلو آلفونسو نالينو (1872ـ1938) در ايتاليا پراکنده و ناقص باقي ماند. همگان بايد منتظر مي‌شدند تا جان پنريس (1818ـ1892)، محققي گمنام و علاقمند به زبان قرآن، فرهنگي قرآني با عنوان عربي سِلک البيان في مناقب القرآن (لندن، 1873)[1] را برپايه‌ي تفسير بيضاوي بر قرآن کريم منتشر سازد. اين کار تقريباً همزمان با اثر گرانسنگ و جاودانه‌ي ادوارد لين (1801ـ1876) با عنوان مدّ القاموس (8 جلد، ادينبورو، 1963ـ1876)[2] منتشر شد که خود فرهنگي تفصيلي از زبان عربي به انگليسي بود و در آن به مفردات و ترکيبات قرآني توجهي خاص شده بود.

در دو دهه‌ي اخير چندين فرهنگ تخصصي واژگان قرآن به زبان انگليسي انتشار يافت که هريک ويژگي خاص خود را داشت. قديم‌ترين اينها دو کتاب از مستنصر مير (پاکستاني الاصل و استاد اسلام شناسي در دانشگاه يانگس‌تاون، آمريکا[3]) با عناوين فرهنگ اصطلاحات و مفاهيم قرآن (نيويورک، 1987)[4] و نيز اصطلاحات زباني در قرآن کريم (آن‌اربور، 1989)[5] بود که تنها به برخي مفاهيم خاص، ترکيب‌ها و اصطلاحات قرآني مي‌پردازند و مؤلف گاه براي برخي مدخل‌هاي خود شرحي مفصل افزوده است.

دسته‌اي از اين آثار به قلم مسلماناني از خاورميانه، جهان عرب، شبه قاره يا شرق دور فراهم آمده که از آن جمله مي‌توان به موارد زير اشاره کرد. نوشته‌هاي جلال‌الدين جلالي (اهواز، 1999)،[6] مهدي نورمحمدي (تهران، 1996)[7] و اورنگ زِب عَظمي (دهلي، 2003)[8] چيزي جز گزينش معادل‌هاي کلمات قرآني از روي برخي ترجمه‌هاي انگليسي نيستند. اين آثار تنها به ذکر يک يا دو معادل براي برخي کلمات به‌کار رفته در قرآن بسنده مي‌کنند و تا رسيدن به فرهنگي تخصصي براي واژگان قرآني راهي دراز در پيش دارند. فرهنگ نازور سيامسو (جاکارتا، 1977)[9] و شيخ عبدالکريم پارِخ (دهلي، 1996؛ چاپ دوم با بازنگري، 1998)[10] نيز کاملا غيرحرفه‌اي و با رويکردي گزينشي تأليف شده‌اند. اثر نخست فرهنگي اندونزيايي‌ـ‌انگليسي است و کتاب اخير هم که واژه‌هاي قرآن را بر اساس ترتيب سوره‌هاي قرآن ذکر مي‌کند، از روي فرهنگي عربي‌ـ اردو به انگليسي ترجمه شده است؛ لذا عجيب نيست که آثاري از اين دست نتوانسته‌اند دانشجويان اسلام‌شناسي و خوانندگان حرفه‌اي در زمينه‌ي مطالعات اسلامي يا قرآن‌پژوهي در غرب را به خود جذب کنند.

اگر فرهنگ تطبيقي واژگان قرآن با زبا‌ن‌هاي سامي (تأليف مارتين تساميت، لايدن، 2002)[11] را ــ به دليل رويکرد متفاوتش در مقايسه‌ي واژگان قرآن با ساير زبان‌هاي سامي ــ استثنا کنيم، تنها نگاشته‌هاي قابل توجه در سال‌هاي اخير، سه کتاب از عبدالله عباس الندوي (قاموس الفاظ قرآن کريم عربي‌ـ‌انگليسي، جده، 1983؛ شيکاگو، 1986؛ کراچي، 1999)[12] عبدالمنّان عُمَر (فرهنگ قرآن کريم؛ کلمات عربي، همراه با معنا و شرح انگليسي، هاکسين، آمريکا، 2003)[13] و آرنه آمبروز (فرهنگ مختصر عربي قرآن، ويسبادن، 2004)[14] هستند که به کل واژگان قرآن و به صورت الفبايي بر اساس ريشه‌ي کلمات عربي همراه با توضيحات انگليسي پرداخته‌اند. اين هرسه کتاب ريشه‌ي ثلاثي يا رباعي واژه‌هاي قرآن را (همانند مفردات راغب) به ترتيب الفبايي، مدخل قرار مي‌دهند و در زير هر مدخل به تمام اشتقاق‌هاي وارده در قرآن مي‌پردازند. کار آمبروز بسيار دقيق، اما کوتاه و البته بر اساس ترجمه‌ي انگليسي ريچارد بِل از قرآن کريم است، اما کتاب‌هاي عبدالله عباس الندوي و عبدالمنان عُمَر کمي مشروح‌تر با برخي گشاده‌دستي‌ها در توضيح واژه‌ها همراه است. مهم‌ترين ويژگي آمبروز به‌کارگيري تکنيک دقيق فرهنگ نگاري در تدوين چنين کتابي است. وي مانند مؤلفان معجم القرآن الکريم (مجمع اللغة العربية بالقاهرة، چاپ بازنگري شده، 1988) با دقت تمام، هم اشتقاق‌هاي مختلف را زير هر ريشه از هم جدا مي‌کند و هم به ذکر معاني مختلف و ترکيب‌هاي متفاوتي که براي هر اشتقاق متصور و ممکن است مي‌پردازد. وي حتي به تفاوت معناي افعال همراه با حروف جرّ مختلف اهميت فراوان مي‌دهد و اين معاني را از هم جدا مي‌کند.

 

درباب فرهنگ‌هاي مختلف قرآني در زبان انگليسي و مقايسه‌ي آن‌ها به همين اندازه بسنده مي‌کنيم تا به مناسبت انتشار فرهنگي تازه درباب واژگان قرآن، به بررسي اثر جديد الانتشار السعيد بدوي و محمد عبدالحليم بپردازيم.

 

Elsaid M. Badawi & Muhammad Abdel Haleem, Arabic-English Dictionary of Quranic Usage, foreword by Kees Versteegh, Leiden: E.J. Brill, 2008. ISBN: 978 90 04 14948 9. xxvi+1089pp.

 

فرهنگ عربي‌ـ انگليسي از واژگان و کاربردهاي قرآني، تأليف السعيد م بدوي و محمد عبدالحليم، مقدمه از کيس ورستيخ، لايدن، انتشارات بريل، 2008. شابک: 9789009149489. xxvi+1089ص.

اين اثر جديدترين و مفصل‌ترين فرهنگ تخصصي واژگان قرآن به زبان انگليسي است که در سال 2008 ميلادي از سوي انتشارات بريل در لايدن (هلند) انتشار يافته است. هر دو مؤلف يا گردآورنده‌ي اين اثر مسلمان و از فارغ التحصيلان الازهرند که تحصيلات عالي خود را در انگلستان انجام داده‌اند: السعيد بدوي از مدرسه‌ي مطالعات شرقي و آفريقايي (دانشگاه لندن)[15] و محمد عبدالحليم از دانشگاه کمبريج دکتري خود را دريافت کرده‌اند. عبدالحليم که 4 سال پيش، انتشارات دانشگاه آکسفورد ترجمه‌اي انگليسي او از قرآن کريم را منتشر ساخت،[16] مدتهاست مدير <مرکز مطالعات اسلامي>، مدرس مطالعات اسلامي در مدرسه‌ي مطالعات شرقي و آفريقايي (دانشگاه لندن) و سردبير مجله‌ي مطالعات قرآني[17] در همانجاست. از وي پيش از اين، مقالات و کتب تأليفي يا ترجمه‌اي ديگري در زمينه‌ي مطالعات قرآني انتشار يافته است.

کتاب حاوي مقدمه‌اي از مؤلفان است که در آن به شرح پيشينه‌ي فرهنگ‌ها و واژه‌نامه‌هاي قرآني پرداخته‌اند و روش کار خود را در اين فرهنگ بيان داشته‌اند. سپس متن فرهنگ در حجمي بيش از يک‌هزار صفحه قرار مي‌گيرد و در پايان، فهرست منابع مي‌آيد. فرهنگ عربي‌ـ انگليسي از واژگان و کاربردهاي قرآني، بر اساس ريشه‌ي عربي واژگان تنظيم يافته است.

اين کتاب حاوي مقدمه‌اي از کيس ورستيخ (Kees Versteegh)، استاد ادبيات عرب در دانشگاه نايمخن (Radboud Universiteit Nijmegen) هلند است که در آن، به تاريخچه‌اي از نگارش فرهنگ‌هاي مختلف قرآني در زبان عربي و انگليسي پرداخته و در پايان مؤلفان کتاب را معرفي و اهميت کار ايشان را بيان داشته است.

اصل کتاب اثري ارزشمند و ممتاز در حوزه‌ي مطالعات قرآني در زبان انگليسي به‌شمار مي‌آيد. انتشارات بريل چندان آسان اثري قرآني را منتشر نمي‌کند. همين که ناشري با قدمت و اعتبار 325 ساله چون بريل کتاب حاضر را در شمار حدود 10 کتاب قرآني خود انتشار داده است، نشان از سطح آکادميک و محتواي جدي و پژوهشگرانه‌ي اين اثر دارد.

فرهنگِ بدوي‌ـ‌عبدالحليم بر اساس ريشه‌ي عربي حروف تنظيم شده است. بنابراين انگليسي زباناني که با حروف و املاي عربي کلمات قرآني بيگانه‌اند، تقريباً بي‌بهره از کتاب مي‌مانند. اين البته کاستي کتاب نيست، چه از کاربران چنين کتابي، اين اندازه انتظار مي‌رود که با زبان عربي آشنا باشند؛ درواقع کتاب به کار اهل فن و متخصصان اسلام‌شناسي، فرهنگ‌نگاري عربي و مفردات قرآني مي‌آيد.

کتاب 28 بخش دارد به ترتيب 28 حرف الفباي عربي. در هر بخش، ريشه‌ي کلمات قرآني به ترتيب الفبايي (همچنان‌که از کتاب‌هايي چون مفردات راغب اصفهاني و التحقيق في کلمات القرآن سيد حسن مصطفوي مي‌شناسيم)، ذکر مي‌شوند و بلافاصله با الفباي لاتين حرف نگاري مي‌شوند. مثلاً ج/ب/ل (j/b/l). آنگاه مؤلفان در ذيل آن مدخل تمام مشتقات و کاربردهاي قرآني مدخل را جداجدا مي‌آورند و علاوه بر آوانگاري هر مورد با حروف لاتين، به ارائه‌ي معادل انگليسي يا شرح و بيان آن در زبان انگليسي مي‌پردازند. في‌المثل ذيل مدخل ج/م/ل، به مشتقاتي چون جَمال، جَميل، جِمالة، جَمَلٌ، و جُملة برمي‌خوريم. بديهي است مؤلفان در آغاز اين مدخل گفته‌اند ماده‌ي جمل در 5 صورت فوق جمعا يازده بار در قرآن به‌کار رفته است. چنين قاعده‌اي تقريباً در سراسر کتاب (البته با معدود استثنائاتي) رعايت شده است.



[1]- John Penrice, A dictionary and glossary of the Kor-ān, with copious grammatical references and explanations of the text, London: H.S. King, 1873; New York: Biblo & Tannen, 1969; New York: Praeger Publishers, 1971; Lahore: Al-Biruni, 1975; London: Curzon Press, 1976; Delhi: Gaurav, 1987. [Arabic title: Silk al-Bayān fī manāqib al-Qur’ān. Introdution by R.B. Serjeant.]

[2]- Edward Lane, Arabic-English Lexicon, London & Edinburgh: Williams and Norgate, 1963-1976.

[3]- Youngstown State University

[4]- Mustansir Mir, Dictionary of Qur’ānic Terms and Concepts, New York: Garland, 1987 (Garland Reference Library of the Humanities, 693). xiv+244pp.

[5]- Mustansir Mir, Verbal Idioms of the Qur’ān, Ann Arbor: Center for Near Eastern and North African Studies, The University of Michigan, 1989 (Michigan Series on the Middle East, No.1) 377pp.

[6]- Jalal-e-Din Jalali, The Noor Lexicon (Qur’ānic terms) (Arabic - Persian - English), Ahwaz (Iran): Khaledin Publication, 1999. 198pp.

[7]- Mehdi Noormohammadi, The English-Arabic-Persian Dictionary of the Koranic Terms, ed. by Amir Ali Rastrow, Tehran: Rahnama Publication, 1375 Sh. [1996.] 156pp.

[8]- Aurang Zeb Azmi, A Glossary of the Qur’ān. New Delhi: Goodword Books, 2003. 258pp.

[9]- Nazwar Syamsu, Dictionary al-Qur’ān: al-Qur’ān, Indonesia-English, Denoting Books and Verses, Jakarta: Ghalia Indonesia, 1977. 284pp.

[10]- Shaikh Abdul Karim Parekh, The Easy Dictionary of the Qur’aan; Compiled in the Order of Recitation, translated by A.R. Kamptee, A.R. Abdul Raheem & A.G. Parekh, Delhi: Farid Book Depot Pvt. Ltd., 1996. xviii+181pp; second revised ed., 1998. xxii+244pp.

[11]- Martin R. Zammit, A Comparative Lexical Study of Qur’ānic Arabic, Leiden: Brill, 2002 (Handbook of Oriental Studies: Section 1, The Near and Middle East, 61). xiv+658pp.

فرهنگ تطبيقي واژگان قرآن با زبا‌ن‌هاي سامي (تأليف مارتين تساميت، لايدن، 2002) به کلي از سنخي ديگر است. در اين فرهنگ به‌جاي بيان معادلي انگليسي براي واژه‌ها و تعابير اصطلاحي در قرآن کريم، ابتدا به ريشه‌ي لغات و معاني مختلف آنها توجه شده و سپس معادل احتمال آن ريشه و معنا در ساير زبان‌هاي سامي (عبري، آرامي، سرياني، فنيقي، اکدي، ...) بيان شده است. از اين نظر، مي‌توان اين فرهنگ را مشابه با کار ارزشمند محمد جواد مشکور در فرهنگ تطبيقي عربي با زبانهاي سامي و ايراني (تهران، بنياد فرهنگ ايران، 1357) دانست که البته تنها و تنها ناظر به واژه‌ها و اشتقاقات قرآني تأليف شده است.

[12]- Abdullah Abbas al-Nadawi, Vocabulary of the Holy Quran (Arabic-English), Jeddah: Dar al-Shorouq, 1983; Chicago: IQRAʼ International Eductional Foundation, 1986, 893pp; Karachi: Darul-Ishaat, 1999. 897pp.

ندوي اثر ديگري نيز با عنوان آموزش زبان قرآن مجيد با مشخصات زير منتشر کرده است:

Abdullah Abbas al-Nadawi, Learn the language of the Holy Qur’ān, Chicago: IQRAʼ International Eductional Foundation, 1987. 412pp.

[13]- Abdul Mannān Omar, The Dictionary of the Holy Qur’ān, Arabic Words - English Meanings, with Notes (Classical Arabic Dictionary Combined), Hockessin (Delaware, USA): Noor Foundation - International Inc., 2003. v+10+282+28+688pp.

[14]- Arne Amadeus Ambros, A Concise Dictionary of Koranic Arabic, with the collaboration of Stephan Procházka, Wiesbaden: Reichert, 2004. viii+384pp.

 

[15]- School of Oriental and African Studies (University of London)

[16]- M.A.S. Abdel Haleem, The Qur’an: A New Translation, Oxford: Oxford University Press, 2004. xli+ 464pp.

[17]- Journal Of Qur’anic Studies