پيشگفتار اندرو ريپين بر

کتاب‌شناسي مطالعات قرآني در زبان‌هاي اروپايي

Bibliography of Qurʾānic Studies in European Languages / Morteza Karimi-Nia; Foreword by Andrew Rippin, Qum: The Centre for Translation of the Holy Qurʾān, 2012. 800pp.

کتابشناسي مطالعات قرآني در زبان‌هاي اروپايي، مرتضي کريمي‌نيا، با پيشگفتاري از اندرو ريپين، قم: مؤسسه‌ي فرهنگي ترجمان وحي، 1391. 800 ص.

 

 

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

پيشگفتار

کتاب‌شناسي يعني <فهرستي از مجموعه نوشته‌هاي مرتبط با موضوعي خاص>. اين تعريف درست است؛ اما کتاب‌شناسي امري بسيار فراتر از اين هم هست. کتاب‌شناسي کمک مي‌کند تا شاخه‌اي از علوم را تعريف کنيم، تاريخ آن رشته‌ي علمي را مستند، و سرفصل‌هاي بحث، و محققان آن رشته را مشخص کنيم. از همين رو، به گونه‌اي روشن نشان مي‌دهد که حوزه‌هاي مختلف علائق علمي چگونه پديد مي‌آيند و به مرور زمان کم‌رنگ مي‌شوند. ساکتان و غايبان عرصه‌ي هر کتاب‌شناسي هم خود به صد زبان به ما مي‌گويند که کدام حوزه از تحقيقات همچنان غريب افتاده و نيازمند توجه بيشتر است.

کتاب‌شناسي حاضر از مطالعات قرآني اطلاعات زيادي درباب رشته‌ي مورد بحث، و البته، در زبان‌هاي اروپايي در اختيار ما مي‌نهد. در پيشگفتار کوتاه خود بر اين اثر، ذکر چند نکته را لازم مي‌دانم. نخست آنکه محتواي اين کتاب‌شناسي به قدري گسترده است که هيچ کس به‌تنهايي نمي‌تواند خود را در تمام مدخل‌هاي آن خبره و آگاه بداند. اين امر هم نشان از پديده‌ي عمومي انفجار اطلاعات ــ و دسترسي به اين معلومات ــ در روزگار معاصر دارد و هم رشد حيرت‌انگيز توجهات و علائق به پژوهش‌هاي علمي درباب قرآن در دهه‌هاي اخير را حکايت مي‌کند. تنوّع موضوعاتي که در اين کتاب‌شناسي گرد آمده نيز چشمگير است: موضوعات و مباحثي چون مصاحف و نسخه‌هاي کهن قرآني، تفاسير قرآن و تفسير پژوهي، مطالعات متني يا متن‌پژوهي قرآني، مطالعات موضوعي و محتوايي در مضامين قرآن، مطالعات تاريخي، جوانب مناسکي و شعائر قرآن و هلم جرّا. لذا به سهولت مي‌توان سير پيدايش هريک از مباحث و موضوعات جزيي در مطالعات قرآني را چنان دنبال کرد که به انسجام بيشتر موضوعات بيانجامد.

ناگفته نگذاريم نام مؤلفاني که تلاش علمي‌شان درباب مطالعات قرآني در اين کتاب‌شناسي منعکس شده، خود از تنوع و گستره‌ي خاصي برخوردار است. با لحاظ اينکه اين آثار همگي در زبان‌هاي اروپايي‌اند، اين امر درخور توجه است که اين مؤلفان به تمام نقاط جغرافيايي در سراسر عالم و در دنياي آکادميک تعلق دارند. اگر تنها بر پايه‌ي همين نام‌ها بخواهيم قضاوت کنيم، دشوار مي‌توان ادعا کرد که تحقيق در اين حوزه، ملک طلقِ فرهنگ خاص، يا از آنِ زبان، قوميت، جنس، دين يا مذهب خاصي باشد. اين خود از اموري چند حکايت مي‌کند. نخست آنکه نشان مي‌دهد قرآن کريم واقعاً به مرکز ادبيات جهاني ورود يافته و با روش‌ها، رهيافت‌ها و پيش‌فرض‌هاي مختلف مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است. ديگر آن که اين امر پيامي اميدبخش براي آينده‌ي ما به همراه دارد. وقتي قرار است به بررسي نگاشته‌هاي قرآني فراهم آمده در خارج از محيط‌هاي اسلامي بپردازيم، من غالباً صداي بي‌اعتمادي مي‌شنوم. ناگفته پيداست که در اين کتاب‌شناسي به معدود مدخل‌هايي برمي‌خوريم که هيچ عالم يا محقق خوشنامي ــ در غرب يا شرق ــ مايل نيست بدان‌ها استناد علمي کند، مگر صرفاً از آن رو که بگويد فلان اثر هم در تاريخ مطالعات قرآني به رشته‌ي تحرير درآمده است. وجود تعصّب يا انگيزه‌هاي مشکوک در قلم و نگارش برخي نويسندگان را نبايد انکار کرد و همگان بايد در شناسايي اين امور هوشيار باشيم (و به دانشجويانمان بياموزيم چگونه به ارزيابي نقادانه در منابع خود بپردازند). با تمام اين احوال، کتاب‌شناسي‌اي چون اثر حاضر يک امر را نيک به ما نشان مي‌دهد: گفتگو و مباحثه‌ي فعّالانه در فضاي علمي و پژوهشي مطالعات قرآني که در چارگوشه‌ي عالَم نضج گرفته است. به اعتقاد من، اين امر نشانه‌اي مثبت است که بايد به تکامل بيشتر در روند مطالعات علمي و محققانه درباب قرآن و جهان قرآن بينجامد.

در پايان، نبايد از ياد بريم که کتاب‌شناسي علي الاصول ابزار تحقيق و پژوهش، يا چونان چراغ راه است تا حاصل تحقيقات ديگر عالمان را به ما بنُماياند. در اهميت اين امر نبايد اغراق کرد. پژوهش علمي بايد چونان گفتگو صورت پذيرد: با هروله در ميان ذهن پژوهشگر و جامعه‌ي علمي و پژوهشي. تنها در چنين فضا و با اين روش، پژوهش علمي پيش مي‌رود. هم از اين رو و تنها به مدد اين شيوه مي‌توان دريافت چرا برخي پرسش‌ها در مقطعي خاص از تاريخ علم، به نقاط اصلي بحث و مجادلات علمي تبديل شده و برخي ديگر نشده‌اند، و اساساً چرا سؤالات تحقيق در فلان حوزه‌ي علمي اين گونه‌اند و نه آن‌گونه. هر پژوهش علمي، اگر قرار است مفيد و مهم و تأثيرگذار  باشد، لاجرم بايد پيوندي تقريري و تصديقي با آثار پيشينيان در همان موضوع داشته باشد. از همين رو، من کتاب‌شناسي حاضر را ابزاري ضروري و بي‌جايگزين مي‌شمارم و معتقدم تمامي محققان قرآني در سراسر جهان، سپاس‌گزاري خود را حقاً به مرتضي کريمي‌نيا مديونند که با تلاش خود چنين منبع بسيار گرانبهايي فراهم آورده است.

اَندرو ريپين

دانشگاه ويکتوريا، کانادا

سپتامبر 2012