سير چاپ متن و ترجمهي قرآن در اروپا (بخش نخست)
مرتضي کريمينيا
انتشار يافته در ترجمان وحي، سال شانزدهم، ش 2، شمارهي پياپي 32، پاييز و زمستان 1391، ص 63ـ85.
امروزه رسم است که در کتابهاي تاريخ قرآن، در ادامهي مباحث مربوط به رسم الخط و نقطهگذاري و اعراب آيات، صفحاتي را نيز به بررسي تاريخ انتشار (چاپ) و ترجمهي قرآن اختصاص ميدهند. شروع انتشار قرآن و سير تحول آن از جمله فرازهاي مهم تاريخ کتاب آسماني مسلمانان در قرون گذشته بوده است که مقالهي حاضر ميکوشد بخش کوچکي از آن را گزارش و تحليل کند.
به دلايل روشن تاريخي، تا پيش از صنعت چاپ، مسلمانان همانند ديگر ملل متمدن جهان، کتابهاي خود را به صورت دستنويس فراهم و آنها را استنساخ ميکردهاند. طبيعي است حفظ و اشاعهي کتابهاي مقدس و از جمله قرآن نيز از اين امر مستثنا نبوده است. استنساخ قرآن به دست مسلمانان در کشورهاي اسلامي طي قرون طولاني از قرن دوم تا سيزدهم هجري (هشتم تا نوزدهم) خود قصهي بلندي داشته است. اکنون انبوهي مصاحف کامل و ناقص قرآني در سراسر جهان اسلام و حتي کتابخانههاي مهم اروپايي به يادگار مانده است که هر فراز تاريخي و هر منطقهي جغرافيايياش صدها مطالعهي جدي و ارزشمند ميطلبد.[1] در مقالهي حاضر کمتر به اين بخش مهم از تاريخ نگارش و استنساخ قرآن خواهيم پرداخت. آنچه از اين بخش مورد توجه قرار خواهد گرفت، پيوند اين دسته از مصاحف جهان اسلام با نخستين قرآنهاي چاپي است که همگي در اروپا انتشار يافته است.
از زمان چاپ نخستين متن قرآن به سال 1537 در شهر ونيز (ايتاليا) تا انتشار نخستين قرآن چاپي در تبريز (1827 ميلادي، 1243 قمري)، اين تنها غربيان بودهاند که قرآنهايي را چاپ و منتشر ساختهاند. در اين زمان عباس ميرزا دستگاه چاپي را از روسيه به تبريز وارد کرد و اولين چاپ قرآن در سال 1243 هجري قمري با حروف سربي ــ که به چاپ حروف چوب کبريتي معروف است ــ به انجام رسيد. چاپ اين قرآن در قطع رحلي و در 14 سطر در هر صفحه و در زمان سلطنت فتحعليشاه قاجار صورت گرفت و پس از پنج سال (سال 1247 هجري قمري) مجدداً در تهران چاپ شد.
[1]. يکي از مهمترين بخشها در اين باره بررسي نخستين قرآنهاي بهجامانده (از جمله با رسمالخط پيش کوفي) است که خوشبختانه در يکي دودههي اخير، متون مهمي از اين قرآنها به صورت عکسي در اروپا انتشار يافته است. نسخههاي کتابخانهي ملي فرانسه، کتابخانهي بريتانيا، نسخهي سنپترزبورگ (تاشکند)، نسخههاي مختلف کتابخانههاي ترکيه، و پارههايي از مصاحف صنعاء از اين شمارند.