تکامد در قرآن، تحلیلی بر واژه‌ها و ترکیبات تک‌کاربرد در قرآن کریم

تکامد در قرآن، تحلیلی بر واژه‌ها و ترکیبات تک‌کاربرد در قرآن کریم

پژوهش های قرآن و حدیث، دوره 47، شماره 2، پاییز و زمستان 1393، صفحه 247-284

https://jqst.ut.ac.ir/article_54280_7024.html

https://jqst.ut.ac.ir/article_54280_df749f723e369dbad8694821fefd4842.pdf

 

مطالعات قرآنی در جهان امروز (نشست شهر کتاب)

 

مطالعات قرآنی در غرب مانند هر پدیده‌ی دیگر علمی و انسانی در جهان ما، طی سده‌ها و دهه‌های گذشته تطور و تحول بسیار داشته است. بسیاری از مطالعات قرآنی و تفسیری، امروز در غرب و جهان عرب در فضای علمی کشور ما یک‌سره ناپیداست و باید بیشتر به این مطالعات توجه شود. کتاب «زبان قرآن، تفسیر قرآن» که مجموعه مقالات قرآن‌پژوهی غربیان است بخشی از این مطالعات را برای علاقه‌مندان به این مباحث ترجمه وتحلیل کرده است.

نشست هفتگی شهر کتاب در روز سه‌شنبه هفدهم مرداد ساعت ۱۶:۳۰ هم‌زمان با شب قدر، به بررسی مطالعات قرآنی در جهان امروز اختصاص دارد که با سخنرانی مرتضی کریمی‌نیا در مرکز فرهنگی شهرکتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم برگزار می‌شود.

http://www.bookcity.org/news-2087.aspx

 

 

درآمدي بر ترجمه‌ي معناشناختي قرآن، نوشته‌ي حميد احراري

 

 

درآمدي بر ترجمه‌ي معناشناختي قرآن، نوشته‌ي حميد احراري، تهران: يادآوران، 1389. 160ص. شابک:0ـ40ـ5824ـ964ـ978.

هدف مؤلف در اين کتاب ارائه‌ي الگويي است که بتوان با بررسي آن، درباره‌ي اصول معناشناسي و روش ترجمه‌ي قرآن به بحث و گفتگو پرداخت. وي درصدد است پيش از عرضه‌ي ترجمه‌ي جديد خود از قرآن مجيد، روش کار خود را در گفتگو با ديگران منقّح سازد. اين اثر درواقع مقدمه‌اي است بر نشر ترجمه‌اي فارسي از قرآن کريم که مؤلف در آن مباني و روش‌هاي خود را به نظرخواهي اهل فن و محک نقد و پيرايش آنان نهاده است؛ بنابراين اين ترجمه، پيش‌نويسي براي گفتگو و باز تفسير است چراکه به نظر مؤلف، ترجمه‌ي اصيل همواره ‌در هر گفتگو شكوفا مي‌شود.

کتاب حاوي مقدمه، سه فصل و چند پيوست است. فصل نخست <چشم انداز حقيقت> نام دارد. تا زماني که نسبت بين زبان و حقيقت، تبيين نشود، ترجمه و تفسير هر متني به ويژه متن مقدس، فاقد روش و نهايتاً غير مسئولانه خواهد بود. نويسنده در اين فصل، انبوهي آراي برگرفته از فلسفه، زبان شناسي، معرفت‌شناسي و هرمنوتيک را  همراه با ديدگاه‌هايي از محققان اسلامي قديم و جديد کنار هم مي‌نهد تا مهم‌ترين مشکلات ترجمه‌ي متن را با دقت در جوانب مختلف زبان و حقيقت نشان دهد. فصل دوم کتاب به <فرايند معناشناسي> اختصاص يافته و مؤلف در آن گام به گام، مراحل مختلف فهم معنا را پي‌جويي مي‌کند. فصل سوم که نمونه‌ي عملي کار وي در ترجمه‌ي بخشي از قرآن است، به ترجمه‌ي سوره‌ي نبأ اختصاص يافته و مترجم قرآن در انتهاي اين فصل نکات تفسيري، لغوي و زبان شناختي خود را افزوده است.

فهرست بلند و بالاي منابع پاياني کتاب (528 منبع) نشان از اطلاع و اشراف مؤلف بر منابع اسلامي کهن (اصول فقه، لغت عربي، تفسير قرآن، و مانند آن) و منابع فلسفي و زباني جديد دارد. با اين همه برخي منابع يادشده در اين فهرست را در کتاب نمي‌توان يافت؛ به عکس، برخي منابع مورد استفاده در متن کتاب، جايشان در اين فهرست خالي است. نمايه‌ي اعلام و موضوعات پاياني کتاب بر حُسن اثر افزوده است.

مقدمه‌اي بر کتاب زبان قرآن، تفسير قرآن (تهران، هرمس، 1391)

 

 

مقدمه‌اي بر کتاب زبان قرآن، تفسير قرآن

 

زبان قرآن، تفسير قرآن: مجموعه مقالات قرآن‌پژوهي غربيان، ترجمه و تأليف مرتضي کريمي‌نيا، تهران: انتشارات هرمس، 1391. 425 صفحه.

 

متن حاضر مقدمه‌ي کتاب تازه‌اي است که پس از مدت‌ها از سوي انتشارات هرمس در آغاز سال جديد انتشار يافته است.

دنياي جديد با سرعتي شگفت ما را با دستاوردهاي جديد آشنا مي‏کند. اکنون که ما مسلمانان نمي‌خواهيم در جزيره‏اي دوردست و برکنار از تحولات جهاني زندگي کنيم، آشنايي با تمامي دستاوردهاي علمي دنياي جديد از هر نوع و روشي براي عالمان و محققان ما ضروري‏تر مي‏نمايد. مجموعه مقالاتِ زبان قرآن، تفسير قرآن گامي است بسيار کوچک و آغازين براي آشنايي خواننده‏ي فارسي زبان با برخي پرسش‏ها، پيش‏فرض‏ها و رويکردهاي متفاوت يا مشابه در حوزه‏ي مطالعات قرآني که عموماً "در جانب غربي" توليد شده‏اند.

مطالعات قرآني در غرب مانند هر پديدهي ديگر علمي و انساني در جهان ما، طي سدهها و دهههاي گذشته تطور و تحول بسيار داشته است. نخستين تلاشهاي غربيان در اسلامشناسي صورتي بس غيرآکادميک داشت، نگاه ايدئولوژيک کليسايي از قرون وسطا بر آن غلبه داشت، و اغلب به قصد تشويه و بدنمايي يا دفاع از آموزههاي مسيحي در برابر گسترش اسلام در مرزهاي بالکان يا اندلس انجام مي‌يافت. از آن روزگار تا امروز که دانشگاه‌هاي غربي در حوزه‌ي مطالعات آکادميک و روشمند اسلامي تحولات بسيار را پشت سر نهاده‌اند، مطالعات قرآني صورت‌ها و محصول‌هاي متنوعي در غرب به‌خود ديده است، به‌گونه‌اي که وقتي خود به پشت سر مي‌نگرد، دوران طفوليتش را به ياد نمي‌آورد. هم از اين روست که با وجود تنوع روش‌ها و نظريه‌پردازي‌هاي علمي در اين حوزه، جدي‌ترين منتقدان اسلام‌شناسي و قرآن‌پژوهي غربي، همواره از ميان خود ايشان يا مسلماناني برخاسته‌اند که در غرب تحصيل کرده‌اند.

ادامه نوشته

واژگان دخيل و تعيين زبان خارجي آنها در تفسير قرآن

واژگان دخيل و تعيين زبان خارجي آنها در تفسير قرآن1

اندرو ريپين

ترجمه‌ي مرتضي كريمي‏نيا  

 

جلال‏الدين سيوطي (متوفي 911 ق / 1505 م) دست كم دو اثر مستقل در باب واژگان «دخيل» در قرآن نگاشته است. نخستين آنها المتوكّلي فيما ورد في القرآن باللغات، مختصر في معرَّب القرآن نام دارد. نام اين رساله مأخوذ از اسم خليفه‏اي (متوفي سال 943 / 1536) است كه به اين نويسنده دانشمند فرمان داده بود تا فهرستي از واژه‏هاي قرآني را گردآورد كه «مأخوذ از زبانهاي امهاري (حبشي)، فارسي و يا هر يك از اقوام ديگر غير عرب باشد».2 به گفته سيوطي، اين فهرست خلاصه‏اي از ديگر كتاب مفصل‏تر او با نام مسالك الحنفاء في والدي المصطفي است.3 اين فهرست كه شامل 108 واژه از يازده زبان است، بر حسب زبانها، و در مجموعه هر زبان، برحسب ترتيب سوره‏ها و آيات قرآن منظم شده است.4 

 دومين كتاب سيوطي، المهذَّب فيما وقع في القرآن من المعرَّب، بسيار مشابه اثر نخستين است، اما واژه‏ها در اين كتاب به ترتيب الفبايي آمده‏اند.5 اين كتاب حاوي آرا و نظريات متفاوت بيشتري نسبت به المتوكّلي است (يعني، گاه يك واژه به دو يا چند زبان مختلف نسبت داده مي‏شود)، اما با اين حال، گاه مي‏شود كه واژه‏اي را صرفاً دخيل مي‏شمارد، بي آنكه مشخص كند از چه زباني گرفته شده است.

ادامه نوشته

زيبايي‌شناسي در مطالعات قرآن‌پژوهي غربيان

 

 

درآمدي بر مباحث زيبايي‌شناسي در مطالعات قرآن‌پژوهي غربيان

با تأکيد بر کتاب <خداوند زيباست>

 

منتشر شده در مجلهي ترجمان وحي (سال دهم، شمارهي 2، شمارهي پياپي 20، زمستان 1385)

 

 

مرتضي کريمي‌نيا

 

مقاله‌ي حاضر درصدد ارائه‌ي درآمدي کوتاه بر مطالعات زيبايي‌شناختي قرآن کريم در مکتوبات غربيان و آثار انتشار يافته‌ي ايشان به زبان‌هاي اروپايي است. بدين منظور پس از مروري کوتاه بر سابقه‌ي مطالعات قرآني در غرب, به انگيزه‌ها و علل توجه غربيان نسبت به مباحث زيبايي‌شناختي قرآن در دهه‌هاي اخير اشاره خواهم کرد و در پايان به معرفي کوتاهي از کتاب خداوند زيباست اثر نويد کرماني در اين باره خواهم پرداخت.

ادامه نوشته

تکرار در قرآن

تکرار در قرآن

تكرار از جمله ويژگي‏هاي متن قرآن كريم است. در ديگر كتب آسماني چون تورات و انجيل ــ آن گونه كه امروزه در عهد قديم و عهد جديد مي‏بينيم ــ نيز گونه‏هايي از تكرار ديده مي‏شود، اما اين ويژگي در قرآن كريم چنان برجسته است كه هر خواننده آشناي اين متن را به خود متوجه مي‏سازد. تكرار در قرآن وجوه و انواع مختلفي دارد. در مقاله حاضر پس از مروري بر انواع تكرار در قرآن كريم، به تفصيل، يكي از اقسام تكرار را بررسي و مقتضيات ترجمه آن را همراه با نمونه‏هايي از ترجمه آيات قرآن در فارسي خواهيم آورد. در اين نوع خاص از تكرار، كلمه يا عبارتي صرفا به دليل ساخت زبان عربي و بنابه اغراض زباني و بياني تكرار مي‏شود. مي‏توان گفت كه حذف اين نوع تكرار در ترجمه قرآن امري پسنديده و گاه لازم است.
پديده تكرار از آغاز توجه متكلّمان، اديبان، مفسّران و ديگر دانشمندان اسلامي را به خود جلب كرده است و آنان در كتب ادبي، كلامي، تفسير و علوم قرآن كوشيده‏اند با پرداختن به گونه‏هاي مختلف تكرار در قرآن، به يافتن علت و تبيين حكمت آن بپردازند. متكلمان، گاه در پاسخ طعن ملحدان و يا پيروان ديگر اديان، به موضوع تكرار در قرآن توجه كرده و گاه نيز در برابر فرقه‏هاي رقيب، آن را دليلي بر يكي از باورهاي كلامي خود دانسته‏اند. مثلاً ابن‏جنّي، از ادباي معتزلي، وجود تكرار در كلام عرب را بهترين و قوي‏ترين دليل بر رواج مجازگويي و كاربرد مجاز در اين زبان مي‏شمارد. به نظر وي، استفاده از اموري چون تأكيد و تكرار در قرآن كريم به منظور جلوگيري از توهم مجازيت بوده است.1 ديگر متكلمان اسلامي نيز به منظور ردّ اعتراض ملحدان ــ كه مي‏پنداشته‏اند تكرار در قرآن نشانه خلل و ضعفي در آن است ــ غالبا فصلي از كتاب خويش را به اين موضوع اختصاص داده، براي برخي وجوه تكرار در قرآن حكمت‏هايي برشمرده و در پاره‏اي ديگر از آيات، اساسا تكراري بودن را نفي كرده‏اند. في‏المثل، شريف مرتضي در الامالي، قاضي عبدالجبار معتزلي در المغني و تنزيه القرآن عن المطاعن، فخرالدين رازي در نهاية الايجاز تكراري بودن مضمون جملات در سوره كافرون را نفي كرده و درباره آيات مكرّر در سوره مرسلات و الرحمن و نيز درباره تكرار قصه‏هاي قرآن حكمت‏هايي برشمرده‏اند.2 از اين ميان، سيد مرتضي، براي آن كه نشان دهد تكرار با رعايت شرايطي، امري پسنديده و از جمله محاسن كلام است، اشعاري از شاعران جاهلي و اسلامي ذكر مي‏كند. يكي از اين اشعار، شعري بلند از مهلهل بن ربيعه در رثاي برادرش كُلَيب است. در مصراع اول هر يك از ابيات آن آمده است:
... ... ... ... ... ... ... ... ...3 عَلي أَنْ لَيْسَ عِدلاً مِنْ كُلَيْبٍ

 

ادامه نوشته