تفسير حدادي: ترجمهي فارسي کهني از ميانهي قرن پنجم
تفسير حدادي: ترجمهي فارسي کهني از ميانهي قرن پنجم
المجلد الثامن من معاني کتاب الله تعالي و تفسيره المنير، تصنيف ابونصر احمد بن محمد بن حمدان بن محمد حدادي، کتابت و تذهيب از عثمان بن حسين وراق غزنوي (در سال 484 ق)، با مقدمهي محمد عمادي حائري، تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شوراي اسلامي و کاخموزهي توپقاپي (استانبول)، 1390. 41+476+9ص. شابک: 9786002200662.
اين اثر چاپي عکسي است از قرآن کريم (نسخهي شمارهي 209 در کتابخانهي کاخ موزهي توپقاپي) همراه با ترجمه و تفسيري کهن به فارسي (شامل نيمي از سورهي کهف و سورههاي مريم، طه، انبياء و حج) که اصل آن در بخش خزينهي امانت کتابخانهي کاخ موزهي توپقاپي (استانبول) نگهداري ميشود. اين مصحف و تفسير ارزشمند، کهنترين نسخهي مترجَم قرآن است که تاريخي مشخص دارد؛ افزون بر آنکه کتابت و نسخهآرايي آن جلوهاي کم نظير از هنر قدسي را نمايان عرضه ميکند و متن آن در شمار قديمترين تفاسير فارسي قرآن است. پيش از اين، مقالهاي علمي درباب اين اثر به قلم محمد عمادي حائري با عنوان <کهنترين نسخهي مترجَم قرآن: تحليل متن، بررسي دستنوشت، زيباييشناسي هنر قدسي>، در آينهي ميراث، ضميمهي شمارهي 19، 1389، 88ص انتشار يافته است.
بنا به نظر محقق اين اثر، سيد محمد عمادي حائري در مقدمه بر کتاب حاضر، اين نسخه از ترجمه و تفسير قرآن که آن را ميتوان تفسير حدادي ناميد، درواقع همان تفسيري است که مجلدي از آن در کتابخانهي موزهي بريتانيا به شمارهي Or. 6573 نگهداري ميشود و متن آن به کوشش جلال متيني با عنوان تفسيري بر عُشري از قرآن مجيد به چاپ رسيده است. شواهد فراوان در دست است که نشان ميدهد اين اثر در چند مجلد تأليف وکتابت شده است. بخش فعلي تنها حدود 2 جزء قرآن کريم را در 476 صفحه دربر دارد؛ اين بدان معناست که تمام اثر لاجرم بايد بيش از 7000 صفحه دارا بوده باشد. با اين احوال، از ديگر مجدات تفسير حدادي تاکنون نسخه يا نشاني يافت نشده است. قرائن موجود در متن اثر نشان ميدهد ابونصر حدادي که در زمان کتابت (484 قمري) اثر درگذشته بوده، از نظر فقهي بر مذهب حنفي و از نظر کلامي، بر مذهب کرّاميه بوده است.
تفسير حدادي، با توجه با تاريخ کتابت اين نسخه در موزهي توپقاپي، پس از تفسير معروف به ترجمهي تفسير طبري (در 354 قمري)، در شمار کهنترين تفاسير فارسي، و در رديف آثاري چون تاج التراجم ابوالمظفر شاهفور اسفرايني (م. 471 ق)، و تفسير التفاسير ابوبکر عتيق سورآبادي نيشابوري (م. 494 ق) قرار ميگيرد. شيوهي وي در متن حاضر چنين است که نخست بخشي از آيه را نقل و ترجمه ميکنند و به دنبال ترجمهي هر بخش، تفسير کوتاهي از آن ميآورند و در ادامه به ذکر اقوال مفسران و مباحثي از اين دست ميپردازند. ترجمهي فارسي آيات در تفسير حدادي، برخلاف تفاسير معروفي چون کشف الاسرار ميبدي و روض الجنان ابوالفتوح رازي، چندان متأثر از نخستين ترجمهي فارسي قرآن (ترجمهي تفسير طبري) نيست. عبارات و توضيحات وي در مواضع متعددي از اين اثر نشان از استقلال فکري و قلمي مفسّر در ترجمه و تفسير آيات است. متن تفسير حدادي تا اندازهاي عربيگراست و واژههاي عربي يا مرکب عربيـفارسي در آن فراوان يافت ميشود. بااين همه، ترجمهي فارسي ابونصر حدادي از آيات قرآن، برخلاف ديگر ترجمههاي کهن فارسي از قرآن، چندان تحت تأثير ساختار نحوي جملات متن مبدأ (آيات قرآن) نيست و حتي گاه مترجم از چارچوب لغوي نحوي آيه تاحدي بهدر آمده و به ترجمهي آزاد دست زده است.
متن قرآن يکسره با خط کوفي کتابت شده است که در آن زمان همچنان خطي مقدس بهشمار ميآمده است. در آن ادوار تنها قرآن با خط کوفي نوشته ميشد و کتابت آثار عادي با خط نسخ صورت ميپذيرفت. با اينهمه کاتب متن، عثمان وراق در ميانهي ترجمه و تفسير و نه در متن قرآن، احاديث و ادعيه، اشعار، عبارات عربي و حتي آيات قرآن را به خط ثلث يا نسخ پختهاي مينويسد که اين امر خود نشان از رواج اين دو خط در عصر اوست. نقطهها، علامات تشديد و سکون و اعراب آيات با رنگ قرمز يا مذهَّب طلايي نقش شدهاند. ترجمه و تفسير آيات هم به خط کوفي است، اما کوفي آيات قرآني کهننماتر است. آيات قرآن به خط مشکي و با قلمي درشتتر و ترجمه و تفسيرها با همان رنگ اما با قلمي ريزتر کتابت شدهاند.